صلاح دانستن (گِ رِ تَ) مصلحت جستن. خیرخواهی کردن. رجوع به صلاح و صلاح اندیشیدن شود ادامه... مصلحت جستن. خیرخواهی کردن. رجوع به صلاح و صلاح اندیشیدن شود لغت نامه دهخدا
صلاح دانستن مصلحت دانستن امری را: صلاح دانست که فرزندانش را باروپا بفرستد، خیر اندیشی کردن مصلحت اندیشیدن برای کسی ادامه... مصلحت دانستن امری را: صلاح دانست که فرزندانش را باروپا بفرستد، خیر اندیشی کردن مصلحت اندیشیدن برای کسی فرهنگ لغت هوشیار